۱۳۸۸ خرداد ۲۰, چهارشنبه

با کروبی گوشت را برای همیشه از دم دست گربه بردارید



هیچ فکر کرده اید به معنی‌ حرف کروبی، وقتی‌ که موسوی گفت که گشت ارشاد را جمع می‌کند، و کروبی جواب داد که در زمان کروبی گشت ارشاد خودش جمع میشود؟
در نیم قرنی که از کشف نفت در ایران می‌گذرد، چند مقطع کوتاه را داریم که کسانی‌ مثل مصدق، یا خاتمی آمدند و خواستند که دولت را از ارباب به نوکر ملت تبدیل کنند اما نتوانستند و در فردای پس از هر کدام از این رهبران خیر خواه اتفاقا دولتی بر سر کار آمد که از همیشه اربابتر و سرکوبگر تر بود، چرا این طور شده؟ چه عنصر گمشده‌ای در اصلاحات مصدق و خاتمی بود که بعد از آنها ملت اینگونه در برابر کودتاچیان ۲۸ مرداد یا احمدی نژاد‌ها بی‌ دفاع و دست بسته رها شدند؟
ده‌ها سال است که موجودی به نام دولت، این گربه خوش خط و خال ما را با زبان‌های مختلف فریب داده و قانع کرده است که نفت این گوشت لذیذ را به او بسپاریم تا او آنرا بخورد و تنومند شود. اولش قرار بود این جناب گربه برود و فقط روی پشت بازو و عضلات گردن کار کند تا هر موش متجاوزی با دیدن گردن گربه ما از تجاوز پشیمان شود و اگر هم تجاوز کرد با پنجول‌های جناب گربه بر سر جایش نشانده شود.
اما به تدریج که درامد نفت و در نتیجه میزان گوشت قابل تصرف جناب گربه بیشتر شد، ایشان برای اجتناب از اینکه گوشت را با ملت تقسیم کند، شرح وظایف خود را مفصل تر کردند، یعنی‌ از ما اصرار که بابا شما همان موش را بگیرید ما راضی‌ هستیم و باقی‌ کارها را خودمان می‌کنیم، و از جناب گربه انکار که نخیر ایشان خوشحال میشود که بتواند در زمانی‌ که از موشگیری فراغت دارند سایر امور مارا هم برایمان انجام دهند.
خلاصه ایشان به زور ما را راضی‌ کردند که جیره غذای‌شان چند برابر شود و مالکیت تمام نفت یا همان گوشت مال ایشان باشد، در عوض به ما وعده انجام دو کار دیگر را دادند، اول اینکه قول دادند که برایمان فیل هوا کنند، یعنی‌ به جای اینکه خود ما زحمت ساخت بعضی‌ چیزها را بکشیم ایشان به جای ما برایمان کارخانه و سد و جاده و تلفن و مدرسه و مسجد و بیمارستان و به قول خود جناب گربه سرمایه‌ گذاری زیربنایی انجام دهد، دوم اینکه قول دادند که اگر از میان ماها کسی‌ نیازمند و گرسنه شد، به جناب گربه مراجعه کند تا ایشان کمی‌ از ذخیره گوشت خود را به او بدهد. البته ما رو هم مجبور کردند کلی‌ هزینه آرایشگر و خیاط بدیم که تیپ ایشون رو مناسب امر خطیر فیل هوا کنی‌ بکنه. کار اصلی‌ موشگیری رو هم مقرر فرمودند کمتر مزاحم ایشون بشیم، مخصوصاً در مورد موشای کثیفی مثل ناامنی‌، اعتیاد، فساد، کیف قاپی، زور گیری، تخریب محیط زیست، کلاه برداری، ارتشا و کلا اموری که مستقیماً توهین به ایشون نباشه، فرمودند بنا شون بر این است که ما رو به حال خودمون بگذارند و ازیشون انتظار کمک نداشته باشیم، چون ایشون رو از فیل هوا کنی‌ و دادن پاسخ کوبنده به موش‌های یاوه گوئی که کیان جناب گربه رو هدف گرفته ا‌ند باز میدارد و پنجول مبارک رو
هم بیخودی کثیف و کند می‌کنه.
اما اتفاقی‌ که افتاد این بود که این جناب گربه، فیل هوا کن موفقی‌ نبود، یعنی‌ چند تایی‌ فیل هوا کرد ولی‌ با هزینه‌ای ۱۰ برابر( که نفهمیدیم چرا همه داده شد به شرکت‌هایی‌ مانند گربه سازان، گربه گستر،انصار الگربه) در زمانی‌ ۱۰ برابر طولانیتر و با کیفیتی یک دهم آنچه که خودمان میتوانستیم بکنیم. در مورد دادن سهمی از گوشت به نیازمند
ا‌ن هم همینطور شد، یعنی‌ بالاخره تو این ۵۰ سال اخیر یه چند باری یه چیزهایی‌ به بعضی‌ هامون از این گوشت داده، که باعث شده خیلیمون دچار توهم بشوند که بله جناب گربه واقعا هوای مارو داره، ولی‌ در مقایسه با خوراک خود این جناب گربه این کمک‌ها هیچ بود. بودجه‌های تخصیص گوشت به مردم و نیازمندان هم ۵۰% گیر نزدیکان خود جناب گربه میامد، ۴۰% بقیه رو بین کسانی‌ که بهتر بتوانند میو کنند توزیع کردند که منجر شده مردم همه صبح تا شب در حل تمرین میو کردن برای عزیز شدن پیش جناب گربه شوند و البته ۱۰% رو هم به نیازمندان واقعی‌ مرحمت فرمودند.
البته در پاسخ به اعتراض ما تا حالا چند بار این گربه قول داده اخلاقش رو بهتر کنه، یک بار ۳۰ سال پیش با چشم اشکین گفت که پیام انقلاب مارو شنیده و می‌خواد دیگه خوب بشه، ولی‌ ما دیگه حرفشو باور نکردیم و حسابی‌ زیر و روش کردیم طوری که یه چند سالی‌ وانمود میکرد تارک دنیا شده، نه اینکه موش‌های خارجی‌ هم بهمون حمله کرده بودند، دیگه واقعا دلمون برای گربه میسوخت، و به جز نفت، غذای خودمون رو هم به اون میدادیم که یه وقت از پا نیفته.
اما همین که خطر موش‌ها دفع شد، شروع کرد به قلدری
، هرچی‌ هم هاشمی‌ غذاشو زیاد کرد و پاپیون بست به دمش و از پنجولش تعریف کرد که چقدر برای پیانو زدن خوبه، مگه گربه هه راضی‌ میشد، باز بیشتر گوشت می‌خواست.
خاتمی که اومد، یک بخشی از گوشت رو برد به بهانه صندوق ذخیره ارزی گذشت تو طاقچه که از دم دست گربه هه دور باشه، شاید یه کم لاغر شه، اما دولت بعدی که اومد تمام گوشت‌های تو طاقچه رو یه لقمه کرد.
خلاصه دوستان من، قصه به اینجا رسیده که حالا ما ۲ تا کاندیدای خوب داریم، یکی‌ موسوی که اومده و داره قول میده که از این گربه چاق و چله که دیگه ماشالا واسه خودش ببری شده، یه ببر ملوس و نازنین بسازه، صراحتا هم گفته که به کوچک کردن دولت یا همون لاغر کردن این جناب ببری خان هیچ اعتقادی نداره، بلکه می‌خواد با دادن غذای باز هم بیشتر به ببری خان آموزش دهد که اون نوکر مردم است نه ارباب اونها، کاندیدای دوم که کروبی است به زبون ساده داره میگه که تا وقتی‌ این ببر لاغر نشود و به گربه بودن برنگردد، اصلا رام شدنی نیست، برای این کار هم می‌خواهد به تدریج مالکیت گوشت یا همان نفت را از گربه بگیرد بدهد به مردم، تا بعد گربه مجبور شود مثل تمام گربه‌های کشورهای دیگر، هر وقت به غذا نیاز داشت مجبور باشد به جای پنجول کشیدن، برود موش بگیرد یا شیرین کاریهای دیگری بکند تا به همون اندازه ما به او غذا دهیم.
بله کار سختیست کار کروبی و زمان میبرد، ولی‌ مگر راه دیگری هم هست؟ اگر کروبی در ۴ سال بتواند فقط ۲۰% از مالکیت نفت را هم از دولت بگیرد و بدهد به مردم، موفقترین رئیس جمهور ایران خواهد بود. به فرض که موسوی بتواند از این ببر یک موجود ملوس و با ادب بسازد، چه تضمینی هست که با رفتن موسوی دوباره نشود همان موجود وحشی؟ مگر یادمان رفته که بعد از دولت‌های نجیب مصدق و خاتمی چه کسانی‌ سر کار آمدند؟ تا وقتی‌ دولت صاحب نفت است، او سوار است و ملت پیاده، و بقول کروبی برای ملت کرکری میخواند. دولت با پول باد آورده نفت گشت ارشاد و گزینش و حراست و هزار چیز دیگر درست می‌کند که میشود بلای جانتان، اقتصاد را هم دولتی می‌کند که اگر خودی نباشی‌ اصلا نتوانی مجوز فعالیت اقتصادی بگیری. ولی‌ با طرح کروبی دیگر برای گرفتن حق خودتان نه مجبورید ریش بگذارید، نه به رئیس جمهور عریضه بنویسید، و نه اهل دوز و کلک و تظاهر و زبلی باشید و نه رشوه بدهید و پارتی جور کنید، چون نفت مال مردم میشود و دولت نیازمند و محتاج مردم، و ساختار اقتصاد دیگر دولتی و رانتی نیست که با کلک و خود را به قدرت چسباندن بشود یک شبه راه صد ساله رفت.
اگر یکی‌ مثل موسوی آمد و مثلا گشت ارشاد را جمع کرد دلتان خوش نشود چون دوباره یکی‌ مثل احمدی نژاد میاید و همه را بر میگرداند، همانطور که گشت ارشادی که ۱۶ سال بود جمع شده بود دوباره برگشت. ولی‌ اگر یکی‌ مثل کروبی آمد و نفت را ملی‌ کرد و کشور را با مالیات اداره کرد، آنوقت ملت سوار است و دولت پیاده، هر دولتی هم بعدا بیاید بخواهد هم نمی‌تواند دوباره سوار ملت شود، حالا منظور کروبی را متوجه شدید که چطوری گشت ارشاد با سیاست‌های کروبی خودش جمع میشود؟

۱۵ نظر:

  1. نکات جالبی را مطرح کرده اید، دوست عزیز، در بالاترین لینک اش کردم.

    http://balatarin.com/permlink/2009/6/11/1615371در دنباله هم خود شما می توانید لینک بدهید. موفق باشید

    پاسخحذف
  2. منم به کروبی رای میدم.به خاطر تیمش و اینکه برش داره رو حرفها و وعده هاش بایسته.

    پاسخحذف
  3. حالا حتما"‌بايد اسمي از گربه هاي بدخت و گرسنه اين مملكت مياوردي ؟؟؟!!!!

    پاسخحذف
  4. بابا ولمون کن کروبی کیه مگه؟؟؟همونی که حکم حکومتی کرد تو پاجمون؟اونی که تحصن مجلسو ترکوند؟اونی 4 ساله داره خوش رقصی میکنه؟حالا فکر کن رای کروبی از 2 میلیون بشه 4 میلیون چه فرقی میکنه؟بازهم باید احمدی نژادو تحمل کنیم.تو را خدا اینقدر به نفع احمدی نژاد کار نکنید!!!!!!!!!!!

    پاسخحذف
  5. سلام. با نظر شما موافقم. در حال حاضر تنها کاندیدای اصلاح طلب واقعی کروبی است. من در واقع با انتخاب کروبی به دکتر مهاجرانی، دکتر سروش، عمادالدین باقی، احمد زیدآبادی، جمیله کدیور، عباس عبدی و کرباسچی رای می دهم.
    گان می کنم جریانی که به نام موج سبز به راه افتاده تنها نشان از یکی از معایب فهنگی اجتماعی ما دارد و آن هم تصمیم گیری های عاطفی و تمایل بیش از حد به هیجانات اجتماعی در مواقعی که عقلانیت اهمیت بیشتری دارد.
    ما در طول تاریخ از این گونه جریانات هیجانی ناجمعه بسیار لطمه دیده ایم.
    با آرزوی روزهائی خوب برای ایران
    حمید از آلمان

    پاسخحذف
  6. عالی نوشتید
    تنهاکسی که الان انتخاب بهتری برای اصلاحات نسبی است کروبی است
    هیاهوی سبز کمکی به ا ین کشور نمی کنه

    پاسخحذف
  7. در پاسخ به ایراداتی که به کروبی راجع به حکم حکومتی و تحصن مجلس ۶ گرفته اید لطفا به این مطلب من مراجعه کنید، مورد یک و دو دقیقا جواب شماست، البته اگر واقعا دنبال حقیقت هستید، و نه دنبال بهانه‌ای برای سبز بودن بی‌ دلیل:

    http://360darje.blogspot.com/2009/06/blog-post_03.html

    پاسخحذف
  8. امیر خان. می تونی از نیلی بپرسی که طرح کروبی چه قدر به طرح واگذاری ثروت نیلی نزدیکه. کروبی طرح رو گرفت و تبدیلش کرد به طرح دادن 70 هزار تومن پول.

    پاسخحذف
  9. I dont like your tone when you answer "if you like the truth" I see what I see in Keyhan. For me, this is one reason not to trust you and the one whom you support

    پاسخحذف
  10. چرا نمي خواهم موسوي دور اول راي بياورد؟

    به دو دليل
    اول آنكه موسوي به عنوان كانديد مستقل آمده و اگر در دور اول راي بياورد خود را وامدار اصلاح طلبان نمي داند و احتمال دادن امتياز به اصلاح طلبان كاهش مي يابد.اما اگر در دور دوم به پشتوانه اصلاح طلبان راي بياورد از نظر اخلاقي مجبور است امتيازاتي به آنان بدهد.
    دوم آنكه حمايت كروبي و تيم او شامل كرباسچي دكتر نجفي و... از موسوي در دور دوم باعث مي شوداين گروه نزد طرفداران موسوي(اكثريت مردم محبوبيت پيدا كنند و به آنان توجه بيشتري شده حتي در دولت آينده احتمال آنكه از آنان و برنامه هايشان استفاده شود بيشتر است.)

    پاسخحذف
  11. About my tone, it's been a month that I have begged supporters of Musavi to tell me one single reason about which part of Musavi plans is better than those of Karrubi's, and I have'n't heard back any, this makes me believe that they first fall in love with Musavi and then look for excuses not reasons for their support, it's radical but then only way that I change this radical view is to receive one reason.

    پاسخحذف
  12. Please vote for Kanrobi. He is the best. I have personally known them through some relatives. Me, when I was littele along with my mum accompanied Karobi's wife to visit a hospital of war wounded victims. They care about people. Tamameh zendegishoono vaghf komak be melat kardand.

    پاسخحذف
  13. دوست عزیز، آلان پست ات را اینجا هم دیدم، موفق باشی
    http://www.televisionwashington.com/floater_article1.aspx?lang=fa&t=floater_blog&id=11175

    پاسخحذف
  14. Whoever is angry with the result of votes in the country. JUST DO NOT GO TO WORK FROM TOMORROW, GO ON STRIKE, COUNTRY WILL COLLAPSE, THAT IS THE ONLY WAY. PLEASE PASS THE MESSAGE.

    پاسخحذف

دنبال کننده ها

درباره من

کارشناسی را مهندسی‌ خوانده‌ام و بعد از آن اقتصاد و فایننس را در ایران و سپس در آمریکا آموخته ام. در ایران هم برای دولت کار کرده ام، هم در بخش خصوصی و هم در بورس. در آمریکا در حین دانشجویی کارهایی‌ مانند تحقیق، تدریس، کمک و مشاوره به دانشجویان اقلیت،و مشاوره به شرکت هارا تجربه کرده ام.