توهم mainstream بودن در ایران!
آیا شما واقعا عضوی از mainstream هستید؟
مخاطب این مطلب مردهای مذهبی فارس شیعه مخالف احمدی نژاد و طرفدار موسوی هستند.
در آمریکا، حزب جمهوریخواه عمدهٔ تلاشش بر جذب آرای مردان سفید پوست مسیحی پرتستان است که گروه غالب اجتماعی یا همان mainstream جامعه هستند، درست مثل ایران که اگر شما یک مرد فارس شیعه و بخصوص اهل تهران باشید ظاهرا عضوی از mainstream هستید. در آمریکا بطور مثال یک گردن قرمز (red neck) که اصطلاحی است برای توصیف آدمهای سفید پوست اصیل امریکایی کم سواد ولی به شدتمتعصب ووطن پرست تقریبا محال است دمکرات باشد و اگر طرفدار حزبی باشد به احتمال ۹۹% جهوریخواه است. از سوی دیگر دمکراتها آرای خود را از گروههای اقلیتی نژادی مذهبی، جنسی میگیرند، حامیان دمکرات عمدتا از این گروهها هستند: سیاه پوستان، لاتین ها، و کلا رنگین پوستان، فمینیست ها، مسلمانان، یهودیها، کاتولیک ها، بیخداها، همجنس گراها، اساتید دانشگاه ها، هنرمندان، نویسندگان، فیلمسازان و طرفدارن محیط زیست.
اکثر انسانهای آزاد اندیش منش و مرام مبتنی بر حقوق بشر و عدالت طلبانهٔ دمکراتها را که قادر است چنین چتر گستردهای باشد بر سر تمامی گروههای محذوف اجتماعی را بسیار مطلوب تر از مرام تک بعدی جمهوریخواهها میدانند که فقط به سفید پوستهای اروپایی نژاد مرد مذهبی پرتستان اصالت میدهد. در آمریکا یک مسلمان هرگز به دلیل اینکه دمکراتها حزب مطلوب گروههای اقلیت متفاوت دیگری مانند یهودیها یا همجنس گراها نیز هستند حزب دمکرات را نامطلوب نمیشمرد، چرا که این مسلمان به این آگاهی رسیده است که تنها راه واقعی تضمین حقوق خودش اینست که او همین حقوق را برای همهٔ آنهای دیگری که مانند او درجهٔ دو هستند نیز بخواهد.
به ایران برگردیم، اگر شما یک ایرانی مرد سفید شیعه فارس تهرانی هستید و بخصوص از این خلوص نژادی جنسی مذهبی زبانی خود در عمق قلبتان خوشنود هم هستید، ممکن است به اشتباه دچار این تصور شده باشید که پس حتما عضوی از mainstream هستید و در نتیجه درست مانند برادر mainstream آمریکاییتان که به حقوق تمامی گروه های کوچکتر بی تفاوت است، شما هم بهتر است بجای فکر کردن به گروه های محذوف یا زیردست، به فکر تنعم و بهره برداری از مزایای mainstream بودنتان باشید. اما در اینجا تفاوت ایران و آمریکا مطرح میشود، در آمریکا هم در تعریف و هم در عمل mainstream واقعا حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد جمعه را در بر میگیرد.در ایران اما تعریف ظاهری که از mainstream شده عده زیادی را به توهم mainstream بودن دچار کرده اما در عمل، اگر شما ویژگیهای اصلی تری مانند بسیجی فعال یا عاشق احمدی نژاد بودن را نداشته باشید، اینجاست که اگر نیک بنگرید میبینید که حتا اگر یک مرد فارس شیعه باشید باز هم شما یک گروه محذوف اجتماعی هستید و نتیجتا منافع شما با یک زن بلوچ یا یک درویش کرد اشتراک بیشتری دارد تا با همسایه یا همکلاسی بسیجی احمدینژادیتان.
کروبی و موسوی هر دو معترض به وضع موجودند و هر دو از غیر خودی قلمداد شدن شما ناراضیند اما موسوی تنها میخواهد چتر mainstream را کمی باز کند آنقدر که شما و فقط شما هم زیر آن جا شوید، در حالیکه کروبی این چتر را به گسترهٔ تمام ایران میخواهد، و برای کروبی حقوق دگر اندیش، کرد، بلوچ ،بهائئ، سنی، درویش (http://www.۵sobh.com/news/۲۳۹.html) همه ارزش دفاع کردن دارند. البته اگر از شنیدن حتا اسم حقوق این اقلیتها که از شمای مرد فارس شیعه کمتر خالص هستند، بدنتان به مور مور افتاده است، اکنون میتوانید حال و روز بد جمهوریخواهها وقتی اوباما از حقوق اقلیتها دفاع میکرد را درک کنید. در اینصورت بد نیست به این سوال فکر کنید که آیا اگر در آمریکا به دنیا آماده بودید آیا شما یک red neck اصیل و منکر حقوق مسلمانان نبودید؟
آیا فکر میکنید اگر موسوی برنده شود و شما به زور در حاشیه چتر mainstream جا بگیرید، آیا براستی شانس بالایی وجود ندارد که در آینده دوباره به بیرون این چتر پرتاب شوید؟ حتا اگر فقط به خودتان هم فکر میکنید، آیا بهتر نیست با با رای دادن به کروبی که باعث وارد شدن گروههای بیشتری به زیر چتر میشود مکان خودتان را از حاشیهٔ چتر به وسط چتر منتقل کنید، اینجوری کمتر خیس میشوید!!!
Agha Salam, nice to get to know you. Let the election passes, then we exchange some ideas about mutual interests.
پاسخحذفHamed Gh
این نوشته شما براساس چیز هایی که خود کروبی میگه، نوشته شده و نه پتانسیلی که کروبی برای تغییر یک سری چیز ها دارد. دوم خرداد که یادتان هست. قبل انتخابات، همه کلی چیز ها رو مطرح میکردند و میخواستند که جزء مشکلات نظام بود و خود نظام باید در موردش تصمیم میگرفت ونه دولت. نتیجه اش هم سرخوردگی شدید شد و وضعیتی که الان در اون هستیم. باید دید کروبی پتانسیل انجام این کار هایی که میگه رو داره؟(منظورم کارهای غیر اقتصادی بود). به نظر من کروبی برای پیش برد این کارهاش نیاز به ارتباطات قوی با نهاد های قدرت که خارج دولت هستند داره . به نظر من نمیتونه این ارتباط و تعامل را برقرار کنه که حتی میتونه برنامه اقتصادیش رو تحت تاثیر قرار بده. غیر این هم که دیگه ارجهیتی بر موسوی نداره. موسوی در برقراری تعامل با نهاد های قدرت، خیلی راحت تر میتونه عمل کنه.
پاسخحذفمرسی
پاسخحذفبه نظر من منصفانه بود.
در ضمن خوشحال شدم که شما هم به جمع وبلاگی ها پیوستید.
در پاسخ به "ناشناس":
پاسخحذفهمانطور که شما اشاره کردید و کروبی خودش هم دارد میگوید، او برای بعضی برنامههایش نیاز با تعامل با دیگر مراکز را دارد، اما همچنان معتقدم اجرای حتا ۲۰% از برنامه کروبی از اجرای ۱۰۰% برنامه موسوی بهتر است.
کروبی رای نمی آره. سو وای بادر:) این آخری رو به انگلیسی بخون.
پاسخحذفمخلص
In response to why bother? There is no bothering here at least for me, We all have a responsibilty to think and shed light on what we think others may have overlooked, What I'm doing is just fulfilment of a duty. By doing our duty at least we can feel released from the moral responsibilty that we have if we feel any
پاسخحذفکروبی رای میاره مطمئن باش رفیق :) فقط شیخ اصلاحات
پاسخحذف