شهری را در نظر بگیرید که در آن هر کس بگوید "هوا سرد است" (p) با مجازات اعدام روبرو میشود، در چنین شهری ابراز نظر متضاد یعنی "هوا گرم است" (نقیض P) از هر دو دیدگاه پازیتیو (positive) و نرماتیو (normative) نادرست است.
۱-نادرستی پازیتیو (فارغ از اخلاقیات)
بدون هر گونه قضاوت اخلاقی، در جامعهای که گفتن "هوا سرد است" با اعدام روبرو شود، احتمال زیادی وجود دارد که گوینده نظر "هوا گرم است" واقعا به گرمی هوا باور نداشته باشد و تحت فشار یا به امید پاداش این نظر را ابراز کرده باشد. در نتیجه نظر افراد مبنی بر گرمی هوا را در چنین جامعهای چندان نمیتوان معتبر دانست.
۲-نادرستی نرماتیو (بر مبنای اخلاق)
تصمیم گیری در جوامع انسانی کما بیش (در جوامع دموکراسی بیشتر و در دیکتاتوری کمتر) از طریق استخراج نظرات فردی (elicitation) و سپس جمع بندی (aggregation) این نظرات به دست میآید، گاهی مثل رای گیری در مورد انتخاب بین گٔل زرد یا قرمز برای خیابانهای شهر هیچ حقیقتی چه در رنگ قرمز یا رنگ زرد نهفته نیست و جمع بندی نظرات اهالی شهر صرفا جمع بندی سلایق مردم است، و گاهی ممکن است جامعه به دنبال دست یافتن به نزدیکترین تخمین از یک حقیقت نهفته باشد و امید میرود (بنابر تئوریهای متعدد) که جمع نظرات همه اهالی شهر به آن حقیقت نزدیکتر خواهد بود تا به فرض نظر شهردار به تنهایی.
مثلا قیمت واقعی یک سهام یک حقیقتی نهفته بر همگان است که بر خلاف تصور عمومی فقط از طریق مکانیزم عرضه و تقاضای خود سهم به دست نمیآید، فرض کنید که قیمت واقعی یک سهم باید ۱۰۰ دلار باشد در حالیکه این قیمت در حل حاضر ۱۵۰ دلار (یعنی ۵۰ دلار بیش از ارزش واقعی) است. کسانی که در حل حاضر صاحب این سهام هستند به دلایلی (که در اقتصاد رفتاری فراوانند) به این سهم دلبستگی غیر واقعی دارند و در برابر تقاضای جامعه در قیمت ۱۰۰ ممکن است بر عرضه ۱۵۰ تومنی خود پافشاری غیر منطقی بکنند بنابراین به دلیل این اختلاف نظر هیچ معاملهای صورت نمیگیرد و قیمت سهام در حد غیر واقعی ۱۵۰ باقی میماند، به عبارت دیگر چند صد نفر صاحبان سهام با سیگنال مثبت خوش بینی بی جای خود میتوانند تمام سیگنالهای منفی بدبینانه (و بجای) جامعه را نادیده گرفته و مانع جمع بندی همه نظرات و تصحیح قیمت این سهم شوند.
کلید حل این مشکل ایجاد امکان پیش فروش (short selling) است. فروش چیزی که هنوز آنرا نداریم بدین گونه است که هر کسی ولو اینکه هنوز هیچ مالکیتی در این سهم نداشته باشد قادر باشد این سهم را بفروشند و بعدا سر فرصت آنرا بخرد تا حسابش تسویه شود. در این حالت در کنار ابراز خوش بینی (p) صاحبان سهام به این سهم، پیش فروش کنندگان میتوانند با پیش فروش خود (ابراز نقیض P), باعث شوند تا از جمع بندی همه سیگنال های شامل مثبت (p) و منفی (نقیض P) قیمت واقعی سهام به دست آید و جلوی یکه تازی معتقدین به p گرفته میشود.
در برگشت به بحث اصلی "نادرستی نرماتیو" چه تصمیم گیری در مورد یک موضوع سلیقهای مثل رنگ گٔل باشد و چه بر سر تخمین یک حقیقت (مثل قیمت سهم) باشد، در شرایطی که صداهای نقیض P از عرصهٔ حذف شده اند ، تکرار نظر P از سوی معتقدین به P, ولو اینکه قلبا و صادقانه و نه از روی ترس یا امید به تشویق به P معتقد باشند و ولو اینکه عمیقا هم با حذف و سرکوب نظرات نقیض P در جامعه مخالف باشند باز هم از دید نرماتیو غیر اخلاقیست، چرا که کفه ترازو به شکلی غیر واقعی و بر خلاف نظرات همگان به سوی P سنگین میشود و بنابراین نظر نهایی که از جمع بندی نظرات به دست میاید از میانگین واقعی سلایق (در بحثهای سلیقه ای) یا از حقیقت (در بحثهای تلاش برای کشف حقیقت) به شدت فاصله داشته باشد.
بنابراین معتقدین به P اگر دغدغه اخلاقی دارند، موظف خواهند بود از حق ابراز نظر آزادانه خود مبنی بر P تا زمانی که ابراز نقیض P امکان پذیر نیست (چه بسا حتا توسط خود این فرد معتقد به P) صرف نظر کرده و عمده هم و غم خود را ابتدا بر سر برقراری شرایط آزادی همه نظرات معطوف کنند. میتوان به عنوان مثال به پدیده مخالفت با مجاهدین یا بهاییها یا گروههایی مثل جند الله اشاره کرد که در عین وارد بودن ایرادات به آنها، به دلیل اینکه فعلا امکان هیچ گونه نظری (منظور ابراز نظر با نام و نشان واقعیست) که در آن ذرهای جانبداری یا همدردی در مورد این گروهها شده باشد توسط تقریبا هیچ کسی میسّر نیست، بنابراین ما موظفیم اگر نقدی هم بر آنها داریم از ابراز آن فعلا خودداری کنیم، مثال دیگر در مورد روزنامههای مدرن ایران است که مشاهده میکنیم که اخبار مربوط به بحران مالی آمریکا را با آب و تاب فراوان پوشش میدهند، این روزنامهها باید از خود سوال کنند که آیا اگر آمریکا در یک سال به موفقیتهای خیره کننده دست پیدا کند آنها قادر به چاپ آن خواهند بود؟ اگر نیستند آنگاه اخلاق حکم میکند که از پوشش وسیع بحران اقتصادی هم خودداری کنند، چرا که در نهایت در طول زمان آنچه که از جمع بندی مطلب آنها نصیب خواننده خواهد شد قطعن یک قضاوت دور از واقعیت و انباشته از سیگنالهای یک طرفه خواهد بود.